به گزارش گرداب، تصویرسازی و استفاده از هنر بهترین شیوه برای اثرگذاری و ماندگاری یک پدیده است. به همین خاطر ساخت فیلم چه به صورت حقیقی و چه به صورت انیمیشینی، حتی تولید بازی های رایانه ای تا اندازه زیادی می تواند در اذهان مخاطب باقی بماند. دراین میان بازی های رایانه ای به خاطر ایجاد هیجان و مشارکت فرد در روند کار شاید به مراتب تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد؛ چراکه وقتی فردی کنترل بازی را در دست می گیرد و هدایت گر کاراکتر مثبت یا منفی آن می شود ضمن حس همزادپنداری و نزدیکی به بازی، چون خود او مشارکت در جریان اتفاقات دارد بیشتر مشتاق آن است و برای همین روند بازی را در ذهن می سپارد. امروزه ساخت بازیهای رایانه ای به عنوان یک صنعت، رشد و رونق خیلی خوبی پیدا کرده است به گونه ای که حتی سیاسیون برخی کشورها برای پیشبرد اهداف خود از آن بهره می برند. بنابراین دیگر نمىتوان به بازىهاى رایانهاى تنها به عنوان ابزار جذاب، براى گذران فراغت و تفریح و سرگرمى کودکان و نوجوانان نگاه کرد.
برهمین اساس کشور ما که در ساخت و تولید بازی های رایانه ای طفلی نوپاست چند سالی می شود با جدیت وارد این صنعت شده تا آنجا که شاهد ساخت و تولید بازی های رایانه ای مختلفی بوده ایم . از جمله بازی«پروانه» که توانست در مسابقات جهانی بازی های رایانه ای حائز رتبه برتر شود. اما این بازی تنها موفقیت جوانان ایرانی دراین عرصه مهم نبوده است اگر به خوبی این حوزه را بررسی کنیم درمی یابیم که بازی های جالب و حرفه ای در رده های سنی مختلف از سوی جوانان ایرانی تولید شده که نیازمند معرفی بیشتر به جامعه مخاطب هستند. اما این روزها خبر ساخته و عرضه یک بازی خاص در خارج از مرزها در رسانه ها بازتاب زیادی پیدا کرده است. بازی « انقلاب 1979» که توسط یک ایرانی ساخته شده ولی با حواشی مختلف و البته خارج از ایران.
سایت ارگان رسمی وزارت خارجه انگلیس یعنی همان بی.بی.سی.فارسی درباره این بازی نوشته است: « بازی انقلاب 1979 که بخش اول آن جمعه سیاه نام دارد با موضوع انقلاب اسلامی ایران و وقایع بعد از آن است که توسط نوید خوانساری کارگردان ایرانی- کانادایی بازیهای رایانه ای ساخته شده است. رضا شیرازی عکاس خبری است که ناگهان خود را در میانه وقایع تاریخساز انقلاب 1357 ایران می بیند. او در ادامه بازی، دستگیر و در اوین بازجویی میشود. بازجو از او میپرسد: آیا چای میخواهی؟ اینجا کسی که فرمان بازی را در دست دارد، میتواند تصمیم بگیرد که رضا چه جوابی بدهد و بازی را به چه سمتی ببرد. کسی که از رضا بازجویی میکند، اسدالله لاجوردی است. بی .بی.سی. فارسی با شیطنت موذیانه خودش درادامه معرفی می افزاید: اسدالله لاجوردی بازجو و دادستان انقلاب در روزهای نخست که به سختگیری با زندانیان مشهور بوده است رضا، شخصیت اصلی داستان به هیچیک ازگروههای سیاسی تعلق ندارد. او که در خارج از کشور تحصیل میکند، در ابتدای بازی برای تعطیلات به تهران میرود، اما کشورش را در وضعیتی کاملا متفاوت نسبت به قبل میبیند و از آنجاست که باید درمقاطع مختلف تصمیم بگیرد و ماموریتهای مختلفی را انجام دهد: این که در تظاهرات چه کار کند؟ کجاها پنهان شود؟ در جواب نیروهای نظامی چه بگوید و به چه کسانی اعتماد یا کمک کند؟ این تصمیمها و انتخابها بر نتیجه نهایی بازی اثر میگذارد...»
نکته قابل تامل درباره این بازی این است که نوید نگهبان، بازیگر ایرانی فیلمهای هوملند و تکتیرانداز آمریکایی و فرشاد فراهت بازیگر فیلم آرگو در ساخت این بازی حضور دارند. نوید خوانساری طراح بازی، زمان انقلاب در ایران بوده اما مدتی بعد به همراه خانوادهاش از ایران خارج شده است. او در مصاحبهای با مهرناز فرهمند در برنامه کلیک بی.بی.سی. فارسی گفته بود: این بازی را بر اساس تجربههای خودش در اوایل و بعد از انقلاب و آدمهایی که میشناسد، طراحی کرده است.
به دنبال بازتابهای انتقادی نسبت به این بازی رایانه ای، فاکسنیوز در مطلبی آورده است:« یک بازی کامپیوتری تهران را خشمگین کرد! و حتی خوانساری را به تبلیغ علیه نظام متهم کرده است؛ اتهاماتی که خوانساری را از بازگشت به ایران بازمی دارد.»
همان طور که گفتیم ساخت بازی رایانه ای انقلاب 1979 موافقان و مخالفان زیادی داشته است. موافقان بازی را یک کار خوب می دانند که ضمن حرفه ای بودن در ساخت می تواند وقایع انقلاب اسلامی سال 57 را برای نسل سوم و چهارم انقلاب که آن زمان را درک نکرده اند در قالب بازی انیمیشنی به تصویر درآورد و خود کاربران را درگیر وقایع کند؛ چنانچه سایت مشرق با یکی از سازندگان این بازی گفتگو داشته و« واسیلیکی خوانساری» دراینباره گفت: بازی انقلاب 1979 یک بازی ویدیویی بر اساس اتفاقات واقعی در انقلاب ایران است. به افراد اجازه میدهد تا تجربهای بسیار عمیق از حضور در انقلاب سال 1979 ایران را داشته باشند. شما به عنوان گیمر میتوانید پا جای پای کسی بگذارید که واقعا در آن زمان حضور داشته است.
اما منتقدان بازی 1979 نظر دیگری دارند. ازجمله سایت فرافر نوشت: این بار با استفاده از بازی های رایانه ای، تاریخ انقلاب ما را هدف قرار داده اند. برای این کار، نوید خوانساری، کارگردان سینمایی بازیهای GTA و Max Payne، انتخاب شده است. این بازی به طور کامل به وقایع و حوادث پایتخت ایران، تهران در سال های 1979 میلادی می پردازد و حتی اسم آن نیز« انقلاب 1979» است. کردمیهن رییس ستاد مبارزه با بازیهای غیرمجاز رایانه ای هم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان راجع به سازنده این بازی گفت: "طراح بازیهای رایانه ای پرمخاطب جهان متاسفانه یک ایرانی است که هوش خود را صرف ساخت بازی هایی با اهداف ضد ایرانی می کنند. حدود 4 سال پیش نیز بازی دیگری با اهدافی کاملا مشخص در سطح جهان منتشر شد. من در همان زمان اطمینان داشتم که این حرکت دوباره تکرار خواهد شد و با ارائه بازی «1979» با هدف زیر سوال بردن ارزش های انقلاب اسلامی دست به ارائه این بازی زده اند."
برخی دیگر از منتقدان نیز براین باورند بازی 1979 این گونه تاریخ وقوع انقلاب را روایت می کند که گویی یک سری جوان از سر احساسات و بدون برنامه و تعقل انقلابی را ایجاد کردند و علیه رژیم شاه ایستادند.
اما نکاتی در بازی وجود دارد که نمی توان به سادگی از آنها گذشت؛ اینکه بازجوی رضا در اوین شهید اسدالله لاجوردی انتخاب شده که در بازی تصویری خشن از وی به نمایش گذاشته شده است ( سایت بی. بی. سی. فارسی در تحلیل بازی آورده است کسی که از رضا بازجویی میکند، اسدالله لاجوردی است؛ بازجو و دادستان انقلاب در روزهای نخست که به سختگیری با زندانیان مشهور بوده است).
جای تامل دارد شهید بزرگواری که مورد اتهامات زیادی قرار گرفته بود و مظلومانه به شهادت رسید چه لزومی داشت که حتما ازاین شهید به عنوان بازجو نام برده شود؟! یا اینکه یک شرکت آمریکایی اسپاسنر و حامی مالی این بازی است بازی که در هرحال بخشی از تاریخ ایران و روایت ضد استکباری و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا را قرار است به تصویر بکشد. آن وقت باید از سوی شرکتی آمریکایی حمایت و روانه بازار بشود؟! این نیز جای تامل دارد. مسئله شبهه برانگیز دیگر درباره این بازی، رد پای کستنیگ و بازیگران فیلم «آرگو» در این بازی است؛ از سویی دیگر متأسفانه ساخت آثار هنری با موضوع ایران از طرف ایرانیان خارج از کشور سابقه خوبی نداشته است چه آن که پیش ازاین نیز جدا از آثار سینمایی در عرصه کمیک استریپ و انیمیشن هم شاهد تولیداتی ازاین دست بوده ایم. خاطره مرجان ساتراپی و آثار ضد ایرانی اش نباید از نظر دور داشت چه آن که نکته دیگر در این رابطه حامیان مالی این نوع آثار است. بازی انقلاب 1979 شاید نتواند در دنیا مخاطب خاصی جذب کند اما حداقل برای ایرانیان و حس کنجکاوی شان جذاب خواهد بود عموماً حمایت کنندگان مالی این نوع آثار سلطنت طلبها، سازمان منافقین، رژیم صهیونیستی و حتی کمونیست هایی است که برای مثال مرجان ساتراپی را برای تولید یک اثر کمونیستی درباره ایران حمایت کردند.
با همه این احوال به نظر می رسد درباره این بازی و سازندگانش می بایست به دیده تردید و تامل نگریست؛ هرچند این نکته نیز اهمیت دارد که قدرت و توانایی والای جوانان متعهد داخلی در ساخت بازی های رایانه ای ما را دراین عرصه به جایی رسانده که با اعتماد به نفس کامل مقابل هجمه دشمنان بایستیم و با چتنه ای پر با مخاطب گفتگو کنیم.